سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران
صادقانه خودت را معرفی کن....... - نسخه قابل چاپ

+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: بخش اعضای سایت (/forumdisplay.php?fid=105)
+--- انجمن: راهنمای سایت (طرز استفاده و اهداف) (/forumdisplay.php?fid=109)
+--- موضوع: صادقانه خودت را معرفی کن....... (/showthread.php?tid=56)



RE: معرفی واقعی اعضای سایت - eh.krd - 03-10-2013 01:28 AM

(03-06-2013 12:54 PM)Mrs.Seyedi نوشته شده توسط:  آقا احسان من به شخصه خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم و معتقد واقعی به این جمله ی شما هستم:
خداوندا فقط تو را میپرستم و فقط و فقط از تو یاری میجویم (بدون هیچ واسطه زنده و یا مرده ای) هرچه مرا به تو نزدیک میکند مرا به سمت آن هدایت کن و هر آنچه مرا از تو دور میکنم مرا از آن دور بدار . آمین
خانم سیدی اینارو خیلی از مسلمونا هر روز تکرار میکنن اما چون هدفشون هر چیزی بجز الله است خیلی راحت از کنارش میگذرند
إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ( تنها تو را مي‌پرستيم و تنها از تو ياري مي‌طلبيم)
اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ(ما را به راه راست راهنمائي فرما)
در مسیر زندگی خداوند حق انتخاب راه رو به انسان داده اما اگه با خدا باشیم تو انتخاب راه صحیح به ما کمک میکنه شاید اون راه سخت باشه اما آخرش انسان به سعادت دنیا و آخرت میرسه


RE: صادقانه خودت را معرفی کن....... - multibillionaire - 03-10-2013 03:53 PM

26 ساله
کارشناسی عمران
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت پروژه

پر از ایده و آماده برای موفقیت های بیشتر ، دوستدارم بازخورد تلاش هامو خیلی سریع ببینم، کمی عجول و البته ثابت قدم و شعارم هم اینه:

رهرو آنست که"تند" و "پیوسته" رود.

همین


RE: معرفی واقعی اعضای سایت - HadiMahmoodi - 03-11-2013 01:26 AM

(03-06-2013 03:12 AM)eh.krd نوشته شده توسط:  احسان محمدی هستم اهل سنندج متولد 12 مهر ماه 1359 متاهل هستم و یک فرزند پسر 3 ساله به نام "آکام" دارم
مدرک تحصیلیم فوق دیپلم کامپیوتر .وضعیت درسم خوب بود و تنها دلیل عدم ادامه تحصیلم این بود که به تخصص اعتقاد دارم نه به مدرک و هیچ وقت تصور اینو نمیکردم که کارمند بشم و برای کسی کار کنم اما به دلیل ازدواج زود هنگام نتونستم برنامه هایی رو که داشتم به نحو احسنت انجام بدم.علاقه مندی من در آن دوران بحث گرافیک و بخصوص انیمیشن کامپیوتری و میکس و مونتاژ بود
در دوران دانشجویی(سال 77 تا 80) با دوستانم یه آموزشگاه کامپیوتر راه اندازی کردیم و در آنجا مشغول به آموزش و فروش سخت افزار کامپیوتر شدم
سربازی رو در آموزش و پرورش و در هنرستان فنی حرفه ای گذراندم و با وجود اصرار زیاد مدیر و همکاران مبنی بر ماندن در شغل دبیری و دادن قول استخدام ، به دلیل عدم علاقه به کارمندی، با پایان خدمت آموزش و پرورش رو ترک کردم.
ساده ترین کار زندگیم ازدواج بود که با انجام اون وارد سخت ترین مراحل زندگیم شدم.
یکسال اول زندگی رو با کار در آموزشگاه کامپیوتر و کرایه کافی نت گذراندم و شروع به خریداری سی دی های آموزشی تری دی مکس کردم و استارت یادگیری رو زدم اما مشکلات مادی افکارم رو پریشان کرده بود تا جایی که به این نتیجه رسیدم که یادگیری انیمیشن کار من نیست چون دیگه مثل گذشته نه وقتشو داشتم و نه حالشو که چندین ساعت پای کامپیوتر بشینم و همش این جمله رو تو ذهنم تکرار میکردم "برو فکر نان بکن خربزه آبه" و دیگه به طور کلی ارزوی انیماتور شدن رو از سرم بیرون کردم.
بهمین خاطر یه ماهی شروع به مطالعه بحث Network+ , CCNA کردم و در نتیجه با شرکت در آزمون استخدامی شرکت خدمات انفورماتیک و طی مراحل آزمون کتبی و مصاحبه فنی و روانشناسی در دفتر استان کردستان مشغول به کار شدم و طی 5 سال کار شبانه روز تونستم یه واحد آپارتمانی و یه ماشین 405 خریداری کنم و در اواخر کار ماشین رو تبدیل به سمند کردم.
(کار من نصب و رفع اشکال م/ا/ه/و/ا/ر/ه های بانکی و خودپردازهای وینکور و شبکه و سخت افزار بود)
تو این مدت واقعا خیلی سختی کشیدم هم به خاطر کارمند بودن و هم به خاطر کار سخت با ماموریتهای بین شهری فراوان. من به عنوان کارشناس برتر در دفتر مطرح بودم اما چون لیسانس نداشتم حقوق و مزایای همکارام از من بیشتر بود(اینم نتیجه کارمند با تخصص و بدون مدرک)
تو این مدت همش بفکر کار دیگه ای بودم که خودم مدیرش باشم که یکدفعه متوجه کردستان عراق شدم. طی اتفاقاتی که تو محل کارم افتاد خودمو فدای یکی از همکاران کردم و از شرکت خدمات انفورماتیک استعفا دادم(البته خودمم دنبال یه فرصت اینجوری میگشتم)
با مراجعه به عراق و مشاهده وضعیت نابسامان اونجا (نبودن آب و برق و امنیت و ...) از رفتن به کردستان عراق منصرف شدم و با یکی از همکارانم با ثبت یک شرکت تجارت الکترونیکی ، نمایندگی پایانه های فروش (POS) شرکت انیاک رو دریافت کرده و مشغول به کار شدیم . در آن زمان نصب و پشتیبانی 5 بانک را برعهده داشتیم. سال اول خیلی عالی بود اما در سال دوم با ورود شرکتهای PSP جدید و زیاد شدن رقبا و ... نتونستیم ادامه بدیم .
با توجه به اینکه سرپرستیهای اکثر بانکهای خصوصی و دولتی استان با من آشنایی داشتند از طرف بانک ملی پیشنهاد شد که در شرکت "داده ورزی سداد" مشغول به کار بشم و من هم قبول کردم. به مدت دوسال هم با تمام توان کار کردم تا جایی که با رفتن مسئول دفتر ، من رو بعنوان مسئول معرفی نمودند اما بنده قبول نکردم . جو ادارات دولتی اصلا با افکار من تطابق نداره به همین خاطر دوباره به سراغ کردستان عراق رفتم.
این بار با استخدام در یک بانک عراقی به عنوان کارشناس خودپرداز مشغول به کار شدم اما به دلیل کم بودن حقوق، آنجا ماندگار نشدم و طی قرار دادی در صورت بروز مشکل به آنجا مراجعه نموده و موردی مزد دریافت میکنم. با سرویسهای دوره ای و رفع اشکال در کل بد نیست . البته استفاده از خودپرداز هنوز در عراق فراگیر نشده و در اول راه هستند مطمئنم که در صورت فراگیر شدن ،تمام شرایط من رو جهت کار قبول خواهند کرد
انشاالله با روابطی که در طول این مدت پیدا کردم و با پشتیبانی همکارانم در ایران، خودم میخوام شرکتی با هدف شهر الکترونیک در کردستان عراق ثبت کنم .
البته این قول رو به همه عزیزان میدم که بعد از اینکه خودم اونجا مقیم شدم ،نتیجه همه تحقیقاتم رو به اطلاع شما خواهم رساند و حتما با هم همکاری خواهیم داشت . حتی در نطر دارم با اجازه بزرگترها یک کارگروه به نام "کردستان عراق" ایجاد کنم
تو زندگیم هر چی خواستم از خدا درخواست کردم و همیشه دعام این بوده :خداوندا فقط تو را میپرستم و فقط و فقط از تو یاری میجویم (بدون هیچ واسطه زنده و یا مرده ای) هرچه مرا به تو نزدیک میکند مرا به سمت آن هدایت کن و هر آنچه مرا از تو دور میکنم مرا از آن دور بدار . آمین
در کل زیاد چیزای خصوصی تو زندگیم ندارم و همیشه صداقت رو سرلوحه زندگیم قرار دادم
اینم کل زندگی من . برام دعا کنید
معلومه از اون کردهای صادق و با مرام هستی
ندیده به دلم نشستی
موفقترین باشی


RE: معرفی واقعی اعضای سایت - سولاو - 03-11-2013 02:11 PM

شیوا میرکی هستم اهل وساکن سنندج فعالیت های من در سه زمینه ورزشی وتحصیلی وشغلی میشه خلاصه کرد فعالیت های ورزشی خود رااز سال اول دبیرستان شروع کردم وتوانستم درسطح کشور مقامهایی را کسب کنم وبه مدت دو سال هم عضو تیم ملی باشم دردبیرستان در رشته حسابداری تحصیل نمودم به محض رسیدن به سن قانونی وهمزمان با قبولی در دانشگاه در همان رشته تحصیلی پیشنهاداتی جهت مربیگری در رشته ورزشی ام درشهر سنندج و سطح استان داشتم که فعالیت خود را با سازمان بهزیستی و دانشگاه و وچند ارگان دیگر شروع نمودم 2سال بعد از ان در مقطع کارشناسی دانشگاه ازادتبریز پذیرفته شدم فعالیت های ورزشی خود را به دلیل مصدومیت به صورت موقت رها کردم وبه تحصیل خود ادامه دادم اما همین رهاکردن ومشغله کاری باعث شد ورزش رابه طور کامل کنار گذاشته وبه فکر شغلی برای خود باشم به محض اتمام درسم از طریق اشنایان پیشنهاد کارداشتم ویه مدت به عنوان مدیر فروش وحسابدار در تبریزمشغول شدم بعد از حدود 4سال به سنندج برگشتم که این مدت تجربه کار ی خیلی خوبی بودبرای من بعد از برگشتنم به سنندج توانستم در یک موسسه حسابرسی به عنوان حسابرس شروع به فعالیت کنم که این دوره هم توانست تجربه خوبی برای من باشه بعد از یه مدت نسبتا کوتاه موفق به استخدام در یکی از ادارات دولتی شدم وفعلا در انجا مشغول بکار میباشم متاسفانه این شغلم به دلیل درامد کم ان وبرخی مشکلات دیگه زیاد راضی م نمی کنه ولی بازم خدا روشکر میکنم یکی از برنامه های سال 92قبولی ام در ازمون ارشد هستش وبه شدت علاقمند فعالیت در بازار هستم خیلی دوست دارم برای خودم کار کنم اما متاسفانه تا کنون نتونسته ام موفق بشم امیدوارم بتونم از ایده ها وتجربیات شما عزیزان استفاده کنم وبتونم تو اون مسیری که همیشه هدفم بوده قرار گیرم واون شغلی رو که دوست دارم داشته باشم امیدوارم بتونم موفق بشم برام دعا کنید دوستان دارم


RE: صادقانه خودت را معرفی کن....... - Emad borhani - 03-12-2013 10:07 PM

عماد هستم.
21ساله لیسانس عمران.کمی خجالتی وبامراعاتم،احساس میکنم اعتمادبه نفسم خوبه به همین خاطردارم این حرفارومیزنم.2ایده خوب دردسته ثبت اختراع دارم اینم به خاطره اعتمادبه نفسمه که دارم میگم نه چیزه دیگه،ازاینکه عضوانجمن هستم وقراره ازبزرگان بیاموزم خرسندم واینوازته دلم میگم که هرکی بخوادمیتونه به هدفش برسه فقط کافیه بخوادوتوکل کنه به خدا.
من خودم خیلی ناامیدبودمودرحال حاضرسرمایه ام ندارم یعنی نداشتم ولی میدونم که میتونم پس شماهم میتونید.
نمی خوام خودموموفق نشون بدم چون نیستم ولی اعتقادوباوردارم که میشم.
موفق وخوشحال باشید.


RE: صادقانه خودت را معرفی کن....... - تفکربرتر - 03-12-2013 10:54 PM

سلام
یه بار البته خودم را کمی تا قسمتی معرفی کردم
خیلی وقت پیش عضو شدم
اما گاهی یادم میره بیام
در حال حاضر کارمنده صداوسیما هستم (نمیگم کجا تا لو نرم...)
مدرس هستم
زود صمیمی میشم
قبلا عجول بودم الان که سنم بالا رفته کمتر
شوخم اما حرفم را باید بزنم وگرنه تو گلوم گیر میکنه
بدیم هم اینه به هیچ وجه حرف زور تو کلم نمیره
با بعضی از بچه ها انجمن کارهایی کردم که خوب بود اما بخاطر مشغله کاریم دیگه ادامه ندادم

همین دیگه
بازهم دوستتون دارم


RE: صادقانه خودت را معرفی کن....... - gudarz - 03-13-2013 10:57 PM

23 ساله ام. دانشجوی سال 3 کارشناسی هوشبری و ساکن مشهد. فردی به نسبت درونگرا، مغرور و در بعضی موارد بد اخلاق هستم. به نظر خودم EQ بالایی دارم و عاشق کارهای جدید و فکر کردن در مورد گسترش شغل های معمولیم . 2 ساله خیلی بیشتر و تقریبا همیشه به این موضوعات خواسته یا ناخواسته فکر می کنم. علاقه زیادی به نوآوری دارم، فکر میکنم، ایده میدم،اونارو توی سر رسیدم می نویسم، با دیگران مطرح میکنم و تا حدودی با خودم همراهشون می کنم، به نسبت جدیت هدفم و اینکه بخوام واقعا تبدیل به شغلم کنمش در موردش تحقیق می کنم و با کسایی که درگیر این موضوع هستند صحبت میکنم اما اما اما امااااااااااااا نقطه شروع رو نمی تونم یا نمی خوام استارت بزنم و برخلاف اولش مایوس می شم. یا در خیلی از موارد بعد از تحقیقاتم به این نتیجه می رسم که باید فعلا دست نگه دارم اما فکر اینکه چند سال بعد ایدم لو رفته باشه همیشه اذیتم میکنه و از طرفی شوق رسیدن به اون منو به این فکر میندازه که بیگدار به آب بزنم و از این درجا زدن رها شم.
در زمینه فست فود (غذاهای جدید با روش طبخ و سرو بسیار جدید و خاص) خیلی علاقه داشتم و الان بیشتر دوست دارم در زمینه رشته خودم و شغل های جانبی و نوآورانه ای که میتونم ایجاد کنم فعالیت کنم( مثل Home care,Home nursing،آمبولانس خصوصی حتی هوایی، و از همه جدیدتر ترنسفر بین المللی بیمار در جهت گسترش توریسم درمانی کشورمون).
همیشه نیاز به وجود یک نفر خوش فکر مثل خودم(اما اهل عمل تر) در کنارمو احساس می کنم و می دونم که با همچین کسی راه رسیدن به ایده هام خیییییییییلی هموارتر میشه.
از عضویت در این انجمن هم خیلی خوشحالم و دوست دارم که اکتیو باشم و در بحث ها شرکت کنم اما نمی دونم چطوری.


RE: صادقانه خودت را معرفی کن.......م - mrghafoory - 03-18-2013 12:37 AM

mrghafoory


RE: صادقانه خودت را معرفی کن....... - فلاحیان - 03-18-2013 01:17 AM

سلام دوستان.
من محمد هستم 25 ساله مشغول شغل خدمات کامپیوتر.میخاستم برای ارتقاع کاری از شما دوستان کمک بگیرم.لطف کنید تجربیات خود را در اختیار بنده قرار دهید


RE: صادقانه خودت را معرفی کن....... - majid200 - 03-19-2013 01:41 PM

سلام
24 سالمه
عمران خوندم
اول از نقاط ضعف میگم
ترس از شکست و سرخوردگی دارم و باعث میشه نتونم کاری رو که میخوام انجام بدم ،
وقتی با خودم میگم هدف دار باشم به نظرم هدف ها سطحشون خیلی بالاست
مثلا دوست داشتم برمیگشتم و پزشکی میخوندم و پزشک میشدم.
البته عمران رو هم دوس دارم.

نقاط قوت
شدیدا" تحت تاثیر افراد موفق هستم اگر هر روز ببینمشون باهاشون باشم
چنان انرژی میگیم که باعث تعجب اطرفیان میشه.
کلا"تشویق برام یه محرک بسیار قوی هست
ولی من مشوق ندارم
و دیگه
اگه کسی باهام خوب باشه باهاش خیلی خوبم
وگرنه شاید کنترلم رو از دست بدم و با طرف بد رفتاری کنم
که بعدم معمولا" پشیمون میشم.
با تشکر